سؤال این است که در این وضعیت چه باید کرد؟ من در برابر میپرسم:
آیا واقعا شرایط از وضعیت سال ۹۲ سختتر است؟ آیا ما باید برویم توی کوچه بنبست؟ سرمایه و امکانات ما برای رویارویی با این وضعیت چیست؟
ما که ایران را رها نخواهیم کرد. میمانیم و میجنگیم. کارآمدترین، سلاح ما رای ما است. ما نه آن را میفروشیم و نه در غلاف نگاه میداریم. باطلالسحرِ پوپولیستها رای ملت است. آنان فقط در غبار و تاریکی پیروزند.
در ادامه این نوشته آمده است: از قضا امروز داشتم یادداشتهای سال ۹۲ را میدیدم. دیدم در آن روزگاران نیز که امید اجتماعی به حداقل خود رسیده بود نیز، حضور و آگاهی مردم مسیر تاریخ ایران را تغییر داد.
ایران تعلق به فرزندان خود دارد و هیچ کس جز آنان نمیتواند از آن نگهبانی کند و آن را آبادان سازد.
بهر روی، میخواهم باز تاکید کنم که این بسیار مهم است که باور داشته باشم که من هنوز یک رای دارم و اشتباه است اگر گمان کنیم که با رای ندادن، رای ندادهایم! در عمل به رای دیگری که مقبول ما نبوده است فرصت پیروزی دادهایم.
وزير راه و شهرسازي
نظر شما